به گزارش ایبِنا به نقل از دوماهنامه تازه های اقتصاد، کریپتوکارنسی یا همان ارزهای دیجیتال، همانطور که از نامشان مشخص است، با ارزهای رایجی که پیش از این میشناختیم متفاوتاند و به صورت دیتاهای دیجیتال مبادله میشوند. ارزهای دیجیتال یا رمزارزها در چند سال اخیر فراز و نشیبهای فراوانی به همراه داشتند و این موضوع باعث شده افراد بیشتری به سرمایهگذاری در این حوزه روی بیاورند.
البته، روش استفاده از آنها کمی متفاوت است و رویههای مختص بهخود را دارند. تمام تراکنشهایی که با بیشتر ارز دیجیتال انجام میشود روی یک پایگاه دادهٔ غیرمتمرکز بهنام بلاکچین ذخیره میشود. ارزهای دیجیتال امکان پرداخت امن و ذخیرهٔ پول را بدون واسطه برای کاربران فراهم میکنند؛ یعنی برای استفاده از این نوع ارزها نیازی به بانک، دولت، یا شخص خاصی نیست و بیشتر واحدهای اصلی ارز دیجیتال از طریق فرایندی به نام استخراج یا ماین تولید میشوند.
بحث استخراج بیتکوین [۱] این روزها در ایران خیلی داغ شده است، اما با موانع متعددی روبهروست. یکی از موانع موجود تمایلنداشتن بانک مرکزی و دولت ایران به تبدیل ارزهای دیجیتال به بستر دیگری برای سرمایهگذاری و نگرانی از ظهور مجدد شرکتهای بهاصطلاح هرمی استفادهکننده از ارزهای مجازی است. در همین راستا، گفتگویی با سپهر محمدی؛ رییس انجمن بلاکچین درباره رمزارزها و تولید آن داشتیم که با هم میخوانیم:
لطفاً در آغاز گفتگو در مورد چیستی رمزارز و ماینینگ توضیحاتی بفرمایید.
از سال ۲۰۰۹ و همزمان با تولد بیتکوین، شفافنامهای [۲] ارائه شد که در آن بر بستر فنّاوری بلاکچین، امکان نقلوانتقال یک ارزش که برخی آن را پول و برخی آن را سهام مینامند، مستقل از شبکهٔ بانکی فراهم شد. این فقط مختص بیتکوین نبود و رمزارزهای دیگری هم بر اساس این فنّاوری و بلاکچین فعالیت خود را شروع کردند.
اهمیت این رمزارزها این بوده است که برای انتقال به شبکهٔ بانکی وابسته نیستند و از شبکهٔ بلاکچین برای نقلوانتقال خود استفاده میکنند و از این جهت که غیرمتمرکزند، هیچ نهاد واسطی نمیتواند جلوی نقلوانتقال آن را بگیرد. فنّاوری بلاکچین محدود به رمزارزها نیست و فنّاوریهای گستردهای بر این بستر ایجاد شده است.
تولید رمزارزها چگونه و با شرایطی انجام میشود؟
شبکهٔ بانکی برای ارائهٔ خدمات خود نیاز به زیرساختی فنی و فنّاورانه و همچنین احتیاج به شبکهٔ بانکی متشکل از هزاران سرور و شبکهٔ ارتباطی دارد که در واقع شبا، پایا، ساتنا، و ... بر بستر این شبکهها هستند و با استفاده از تمام این بسترها از امنیت شبکهٔ بانکی ایجاد میشود.
اما در الگوی رمزارزها، برخی کامپیوترها و دستگاههای خاصی برای اطمینان از برقراری امنیت در شبکه استفاده میشود و برای تشکر از کسانی که این سرورها و اینترنت و ... را در اختیار شبکه قرار میدهند، مقداری از رمزارز بهعنوان جایزه تعلق میگیرد و به این شیوه استخراج معنا میگیرد.
استخراج رمزارزها در ایران با محدودیتهایی مواجه است؛ این محدودیتها چیست و چه چالشهایی ایجاد خواهد شد؟
از این بابت که استخراج بهعنوان یک صنعت در کشور شناخته شد، گامی مفید و درست در جهت صحیحی بوده است؛ اما از این جهت که محدودیتهای بسیاری برای ماینرها و استخراج، اخذ مجوز، استاندارد، و هزینهای که برای برق باید پرداخت شود اعمال شده است، باعث شد سرمایهگذار بخش خصوصی از این بخش فراری شود و سرمایهگذاران این حوزه هم از کشور فراری شدهاند.
در اصلِ موضوع اقدامات خوبی صورت گرفته، اما در جزئیات در زمینههای اداری، تعرفهای، و … مشکلاتی ایجاد شده که بهنظر من باعث دورشدن سرمایهگذار بخش خصوصی از این حوزه شده است.
ماینرها درحال مهاجرت از ایراناند؛ دلیل این موضوع چیست؟
بله؛ متأسفانه شاهد خروج و مهاجرت ماینرها از ایران هستیم و مهاجرت آنها از چندین ماه پیش که برخوردهای قضایی با ماینرها شروع شده، آغاز شده است و همچنان نیز ادامه دارد. امیدوارم مسئولان ذیربط در این زمینه تجدیدنظر جدی داشته باشند، زیرا هنگامی که سرمایهگذار خارجی شاهد شرایط بهتر با هزینهٔ کمتر و درآمد بیشتری در سایر کشورهاست، بههیچعنوان انگیزهای برای نگهداری سرمایهگذار در داخل کشور نخواهد داشت.
مقصد مهاجرت ماینرها بیشتر به چه کشورهایی است؟
گرجستان، ارمنستان، روسیه، قزاقستان، و ... همه شرایط خوبی دارند و مقصد ماینرها هستند. البته، باید به این نکته توجه داشت که در این کشورها هیچ زیرساخت خاصی در اختیار ماینرها قرار نمیدهند و فقط دیگر محدودیتهایی که در کشور دارند، در کشورهای ذکرشده وجود ندارد. کنتور برق با تعرفهٔ مشخصی در اختیار آنها گذاشته میشود.
در صورت حضور و فعالیت ماینرها در کشور، چه فرصتهای اقتصادی برای کشور ایجاد خواهد شد؟
یکی از بزرگترین فرصتهای اقتصادی که ماینینگ میتواند برای کشور ایجاد کند تسهیل فروش برق و انرژی است؛ بهطور مثال، در امر صادرات برق به کشوری مثل عراق پس از گذشت چندین سال تاکنون عواید حاصل از آن به ایران پرداخت نشده است و اگر هم قصد پرداخت داشته باشند، به دلایل مختلفی ازجمله تحریم، پیشنهادشان بهصورت تهاتر و امثال آن خواهد بود. درصورتی که از طریق فروش برق به واحدهای ماینینگ، مبلغ ناشی از فروش انرژی را نقدی و بدون ریسک دریافت میکنیم.
ما برق را بهراحتی صادر میکنیم و ماینر برق را به کالای قابلِعرضه تبدیل میکند و به فروش میرساند و به ما ریال تحویل میدهد که در مقایسه با صادرات برق به کشورهای دیگر، که هنوز پس از چند سال پول برق صادرشده دریافت نشده است، بهمراتب راحتتر است.
یعنی ما باید بازاریابیهای دشوار و هزینههای کلان برای انتقال برق به کشورهای همسایه برای شبکهٔ انتقال انجام دهیم و در نهایت پس از چند سال پول برق را دریافت کنیم، درحالیکه ماینر بدون شبکهٔ زیرساخت و بدون بازاریابی بینالمللی این کار را با تعرفهٔ موردنظر ما انجام میدهد که فرصت اقتصادی بسیار خوبی است و بهنظر من درحال حاضر هدیهٔ الهی است که متأسفانه در شرایط اقتصادی فعلی، محدودیتها باعث شده است سرمایهگذاران بخش خصوصی از کشور فراری باشند.
مزیت کشورهای همسایه برای حضور ماینرها نسبت به ایران چیست؟
کشورهای همسایه فقط محدودیت و سنگاندازی برای ماینرها ندارند، درحالیکه در کشور ما محدودیتها و کاغذبازیهای متعددی بر سر راه ماینرها وجود دارد.
در کشورهای همسایه، برق متناسب با نیاز سرمایهگذار قرار داده میشود و او میتواند بلافاصله استخراج را آغاز کند و علاوهبراین هنوز در کشور ما تجهیزات ماینینگ بهصورت قانونی به کشور وارد نشده و متأسفانه تمهیدی هم برای فراهمکردن این تجهیزات با توجه به مصوبهٔ جدید هیئت دولت انجام نشده است، درحالیکه در کشورهای همسایه تجهیزات قانونی و بدون کمترین مشکلی وجود دارد. اما، صنعتگران ما بهدلیل اینکه از بازار تجهیزات موردنیاز خود را خریداری و تأمین کردهاند، به آنها قاچاقچی گفته میشود.
اگر دولت قصد واردشدن به این عرصه را داشته باشد، علاوه بر رفع محدودیتها، چه سیاست تشویقی را در پیش بگیرد که ماینرها به ماندن در کشور تشویق شوند؟
در خصوص بند تعرفهای که در مصوبهٔ هیئت دولت آمده است مخالفتهای بسیاری وجود دارد، زیرا اگر قرار است از نگاه سیاستگذار ماینینگ بهعنوان صنعت شناخته شود، باید شامل تعرفهٔ صنعتی نیز شود؛ درحالیکه مطابق با مصوبهٔ هیئت دولت، ماینینگ بهعنوان صنعت شناخته شده، اما تعرفهٔ مجزایی برای آن در نظر گرفته شده است.
تعرفهای در کشور با عنوان تعرفهٔ سایر وجود دارد که حتی صنعت ماینینگ جزو این گروه هم نیست و با این روند هیچ منفعتی برای بخش خصوصی وجود ندارد.
در بخش استانداردها هم سنگاندازیهایی شده است و شرایط مناسب نیست؛ یعنی اگر برای استفاده از گاز تعرفهٔ مناسبی در نظر گرفته میشد، ماینر حاضر بود نیروگاه ماینینگی در کشور ایجاد کند که با گاز تغذیه و بهصورت سهساله، چهارساله، و ... عرضه، و در پایان نیز به دولت واگذار شود.
همچنین، میتوان از ظرفیت گاز استفاده کرد تا در اختیار سایر کشورها برای ماینینگ قرار گیرد و سرمایهگذاران برای ماینینگ، ایران را فرصت خوبی برای سرمایهگذاری بدانند.
آیا متقاضیان سرمایهگذاری خارجی در صورت مهیا بودن شرایط وجود دارد؟
ما در ایران میتوانیم با حدود ۵ درصد تولید گاز کشور، حدود ۱۰ درصد ماینینگ کل دنیا را پوشش دهیم که سهم بسیار بزرگی است.
ارزشافزوده تولید رمزارز در ایران چیست؟
ارزشافزودهٔ تولید رمزارز در ایران فروش منابع انرژی است که درحال حاضر به سختی انجام میشود و ما با تولید رمزارز میتوانیم منابع انرژی کشور را، که یکی از برجستهترین نکات راهبردی کشور است، بهسهولت انجام دهیم.
پیشبینی شما از آینده این صنعت در کشور چیست؟
اگر موانع اداری و تعرفهای که برای صنعت رمزارز در کشور بهوجود آمده است مدیریت شود، میتوانیم به یک هاب رمزارز در خارومیانه و جهان تبدیل شویم.
[۱] mining bitcoin
[۲] white paper